جدول جو
جدول جو

معنی کوزه نبات - جستجوی لغت در جدول جو

کوزه نبات(زَ / زِ یِ نَ)
آن قالب که شیرۀ نبات در آن ریزند تا منجمد شود. (آنندراج) ، در شواهد ذیل ظاهراً به معنی نباتی است که بشکل کوزه می ساخته اند:
وقتی به قهر گوی، که صد کوزۀ نبات
گه گه چنان به کار نیاید که حنظلی.
سعدی.
شکل امرود تو گویی که ز شیرینی و لطف
کوزه ای چند نبات است معلق بر دار.
سعدی.
برکوزۀ آب نه دهان را
بردار که کوزۀ نبات است.
سعدی.
- کوزه از نبات کردن، نبات را بشکل کوزه ریختن. (فرهنگ نوادر لغات کلیات شمس چ فروزانفر جزو هفتم ص 405) :
ای که ملک طوطی آن قندهات
کوزه گرم کوزه کنم از نبات.
مولوی (کلیات شمس ایضاً)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کاسه نبات
تصویر کاسه نبات
نباتی به شکل کاسه برای گذاشتن بر سفرۀ عقد یا هدیه دادن
فرهنگ فارسی عمید
(سَ / سِ نَ)
نبات که بشکل کاسه باشد یا با کاسه بدان شکل دهند
لغت نامه دهخدا
(تَ یَ / یِ)
جهیزگر. (آنندراج) :
گل نغمه دولاب را ز اهتزاز
کند بر سر جاه خود کوزه باز.
ملاطغرا (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
((~. نَ))
نباتی که آن را به شکل کاسه درست کرده اند و معمولاً جزئی از وسایل سفره عقد است
فرهنگ فارسی معین